بهترین عکس های عاشقانه،بهترین آهنگها زیبا وجدید،بهترین نرم افزار

سرگرمی,تفریحی,سرگرمی,عشق وامید,عکس,کلیپ موبایل,نرم افزار , موزیک,تفریحی,سرگرمی,مطالب جالب,عکس,آموزش,نرم افزار , سرگرمی,

بهترین عکس های عاشقانه،بهترین آهنگها زیبا وجدید،بهترین نرم افزار

سرگرمی,تفریحی,سرگرمی,عشق وامید,عکس,کلیپ موبایل,نرم افزار , موزیک,تفریحی,سرگرمی,مطالب جالب,عکس,آموزش,نرم افزار , سرگرمی,

جک واس ام اس سری جدید(new)

غضنفر تو جاده داشته رانندگی می کرده ، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد،میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمی گیره. رفیقشو صدا می کنه می گه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببین.oh go on

گر چه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم / دل به امید پیامی که ندادی بستیم.
day dreaming

به علت بارش بی وفایی، جاده عشق لغزنده است، لطفا با محبت حرکت کنید !!!

هی!!!! 3 راه بیشتر نداری:
1 با من باشی
2 با تو باشم
3 توافق کنیم که با هم باشیم

قضنفره میره در خونه دوستش و هر چی در میزنه کسی درو باز نمیکنه با خودش میگه فکر کنم در خرابه بهتره زنگ بزنم
hee hee

یارو میره ته استخر تا میاد بالا می گه : کاشی کاره عجب نفسی داشته !!!

در دریای نیلفام خوابهای شیرین شب ، صدف های رنگین خیال را می کاوم ، شاید مروارید رویای تو را در آن یابم

تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیبا ست حاجت به بیان نیست که از روی تو پیدا ست من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم افسوس که یک لحظه تماشای تو رویاست
rose

تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز / می کشم ناز یکی تا به همه ناز کنم

روزی که عشق را قسمت کردند پرواز را به تو دادند .... قفس را به من ساز را به تو دادند .... غم را به من و من تشنه ی کویر دشت بارانم ..... مانند طایفه ی خاک می مانم و دشمن طوفان من هر شب این ساز را به بهانه ی تو به صدا در می آورم

روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم!

کسی را که دوست داری آزادش بگذار !!! اگر قسمت تو باشد ٬ برمی گردد و گرنه ..... بدان که از اول قسمت تو نبوده است

تک درخت خاطراتم بر لب ساحل نشسته ، گر چه دوری از کنارم یاد تو در دل نشسته.
love struck

چندی ست که بیمار وفایت شده ام …… در بستر غم چشم به راهت شده ام …… این را تو بدان اگر بمیرم روزی …… مسئول تویی که من فدایت شده ام

کاش تو چایی بودی و من قندون، من خودمو فدات می کردم تا تو تلخی زندگی رو احساس نکنی.
big hug

مشترک محترم !!
با سلام
لطفا گوشی خود را خاموش کنید
چون می خوایم مخابرات را بشوریم...

صبر کردن دردناک است ، و فراموش کردن دردناکتر ، ولی از این دو دردناک تر این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش

شبی پرسیدمش با بیقراری به غیر از من کسی را دوست داری به چشمش اشک شد از شرم ساری میان گریه هایش گفت آری

عشق لالایی بارون تو شباست / نم نم بارون پشت شیشه هاست / لحظه ی شبنم و برگ گل یاس / لحظه ی رهایی پرنده هاست / لحظه ی عزیز با تو بودنه / آخرین پناه موندن منه

اگه تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست:خدای مهربون، فکرای قشنگ،قلب کوچیک من.

یه مرغه قرص اکس میخوره اسرائیلیها میگرنش. دلیلش رو میپرسند میگن: این مرغه همینطور که راه میرفته مدام می گفته: قدس قدس قدس ...
drooling

از غضنفر می پرسن: بلندترین برج تهرون کدومه؟ می گه: آزادیه دیگه، معلومه که !!!
دو باره می پرسن: پس برج میلاد چی؟
جواب می ده: بابا شما خبر ندارین! اگه برج آزادی لنگ هاشو ببنده، از میلاد هم بلندتره!

میدونی بنی‌آدم اعضای یکدیگرند یعنی چی؟ یعنی مثلا تو جیگر منی!
kiss

توی زندگی انتخاب دو چیز خیلی سخته:
1- همسر
2- هندوانه
whistling

در کوچه های عشق دنبال تو می گشتم / حقیقت شب بود ترسیدم و برگشتم!
I don't know

بی تو هرگز...
...
...
...
با تو... مامانم نمی ذاره!
big grin

یه نفر داشته برای مردم صحبت می کرده، می گه: اگه سگ بهتون حمله کرد باید این آیه قرآن را بخوانید.
حیف نون می گه: اما خوبه که آدم یک چوب هم با خودش داشته باشه، چون ممکنه همه سگها عربی بلد نباشند!
peace sign

مگسه نامزدش رو می گیره تو بغلش، میگه: عزیزم! من تو را با هیچ گهى عوض نمی کنم!

برام دعا کن می خوام قلبمو عمل کنم. می خوام دریچه قلبم رو ببندم تا تو نتونی ازش بیای بیرون!

زندگی بدون عشق همچون باغ بدون آفتاب است که گل ها در آن مرده اند.

در جهان هرگز نشو مدیون احساس کسی،تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی،گوهر خود را نرن بر سنگ هر ناقابلی،صبر کن گوهر شناس قابلی پیدا شود
cowboywave

عکس های عاشقانه با موضوع طبیعت (سری دوم)

اینم عکسهای خیلی زیبا وناب وقشنگ برای شما عزیزان  

برای دیدن برید به ادامه مطلب 

نظر یادتون نره 

 

 

بهترین عکس ها در http://best.ir2.blogsky.com

 

بهترین عکس ها در http://best.ir2.blogsky.com 

ادامه مطلب ...

نرم افزار شتاب دهنده ودریافت کننده فایل

نرم افزار  Download Accelerator plus (DAP) 

یکی از قویترین نرم افزارها برای دانلود وافزایش سرعت دانلود 

این نرم افزار قابلیت های زیادی دارد از جمله اینکه قابلیت از سرگیری دانلود در صورت قطع ارتباط را دارد  

شما با این نرم افزار هر نوع فایلی ازجمله عکس،موزیک،نرم افزار و... میتونید دانلود کنید ودر صورت قطع ارتباط به هیچ عنوان فایلتون از بین نمیره ودر ارتباط مجدد میتونید  دانلودتونو ادامه بدید  

برای ارتباط هایی که بصورت دیال آپ  هست میتونه خیلی مفید باشه از جمله افزایش سرعت دانلود(dialup)    

ادامه مطلب ...

شعرهایی با بو و رنگ دیگر(نگاهی متفاوت)

 سلام                                         سلام                                        سلام  

امروز یه پست جدید از شعر و مطالب و جملات قشنگ وعاشقونه براتون آماده کردم  

شعرهایی از جنسی متفاوت ونو؛امیدوارم که خوشتون بیاد 

در مورد این پست وشعراش خوشحال میشم نظراتونو بدونم؛ازهمه تون ممنون 

 

مهربانی های ریاضی:

نسیم را

با خط کش می سنجند

و غنچه ها را

در کفه های ترازو

می ریزند

سلامشان

بوی عدد می دهد

وبدرودشان

شمارش معکوس است

لبخند ها را در دل

به طلا تبدیل می کنند

وعرض تبسم را

به عمد

طول می دهند

صرفه جویانه

سر می زنند

و حال تو را

از حساب های جاری می پرسند

صرافان بی مغازه

همه جا می گردند

و مدام

تو را در احتمال های طلایی

ضرب می کنند

ماشین های حساب

بی حساب می چرخند

و تنها عمل اصلی شان

در عین پریشانی

جمع الجمع است !

 

لیگ خلقت:

بدون استراحت

رسیدن به نیمه دوم زندگی

و دویدن بی انقطاع

برای چیرگی بر خویش

و مرگ

دروازه ای که همیشه باز است

در زمینی که به تمامی عرصه خطاست

و تو

توپی که کاشته می شوی

و ضربه پای فراموشی

و فرود

آن سوی ناکجای خاموشی

کنار خط قیامت

کسی در سوت خویش می دمد

و بال هایش را

چنان تکان می دهد

که تماشاچیان را باد می برد!

پایان بازی >>رفت<<!

 

آزمون:

من عموی عاشقان دلباخته ام

درای کاروان جنینی.

اگر امانتی در من بود

عمود بر اشرف مخلوقات

به صلیب آویخته شد

دو حفره عمیق

از سوزن های ته گرد

کف دستم را متبرک کرد

و درد مثل نیلوفر

تنه نامم را بلعید

گلاب دان اعتقاد کجاست؟

هوا بوی مرده می دهد

و برادر من

در بلندگو سرفه می کند:

یک ، دو، سه ،

آزمایش می شویم!

 

خوشنویسی:

کاغذ ابر و باد را بردار

و رو به قبله ی من

در همین حوالی

قلمت را بی بهانه بتراش

قوس واژگونی در کار نیست

بگذار شب

پر از خلوت خلاق تو باشد

آیه الکرسی را که خواندی

با خاطره های عرشی

روی هر فرشی که دلت خواست بنشین

اما اگر خواستی مرا بنویسی – یک خواهش صمیمی و کوچک

تنهایی مرا بکش

تا بامداد قیامت !

 

امید:

چون چشم ندارند هماورد ببینند

همواره برآنند که نامرد ببینند

در کوچه ی یلدایی تاریخ ،دلت را

چون شب پره خواهند که ولگرد ببینند

از درد و رگ درد مزن دم که حریفان

خواهند تو را بی رگ و بی درد ببینند

کابوس شگفتی است که بیراهه نشینان

از راه نپیموده ره آورد ببینند

سیلی ز سواران سیه جامه روان است

روشنتر اگر باطن این گرد ببینند

تا خاطر گلدان لب طاقچه سبز است

غم نیست اگر باغچه را زرد ببینند

ای غنچه ی افروخته ای سوخته ای دل

مگذار تو را زر در خان سرد ببینند

امید من آنست که در آیینه یک روز

چون دیده گشودند کمی مرد ببینند!

 

خلوت:

عاشقی در هوس نمی گنجد

آسمان در قفس نمی گنجد

عشق یعنی عقاب خاطر ما

زیر بال مگس نمی گنجد

باده خواریم و رند و شیوه ی ما

در خیال عسس نمی گنجد

دلم انگشتری ست خون آلود

که به انگشت کس نمی گنجد

عطر این غنچه ی معمایی

در سر خار وخس نمی گنجد

بر نگینی که عین دلتنگی ست

نام فریادرس نمی گنجد

بی نفس می کنیم یاد لبش

گر چه اینجا نفس نمی گنجد

منم و عشق و خلوتی که در آن

هیچ کس ،هیچ کس نمی گنجد

 

قرن دوهزار بعلاوۀ:

پشت سر قرنی که طی شد

پیش رو صد برگ تازه

انتخاب آدمی چیست؟

زندگی یا مرگ تازه!

قرن طوفان تباهی

قرن باران سیاهی

گریه های از ته دل

خنده های اشتباهی

قرن غم های حقیقی

دلخوشی های مجازی

لحظه لحظه در ترقی

صنعت تابوت سازی

قرن تخریب تفاهم

انفجار آشنایی

قرن مریم های موجی

لاله های شیمیایی

قرن تبعید محبت

موسم پژمردن دل

قرن تکثیر تقلب

قرن خنجر خوردن دل

پاک بازی رو به کاهش

نانجیبی در فزونی

سینه سینه در سرایت

دشمنی های عفونی

قحطی سبزینه و گل

قتل عام ِ رود و جنگل

گفتمان حلق قمری

با گلوگاه مسلسل

اتفاق خنده بر لب

غربت گل در صحاری

پیش کش ها : مرگ مرهم

ارمغان ها: زخم کاری

قرن تنهایی و تلخی

فصل فقر و نامرادی

گورهای دسته جمعی

خانه های انفرادی

روزگار سست عهدی

قرن سخت افزار و سی دی

زایش ویروس وحشت

انتشار ناامیدی

قرن غرب و حرب و آتش

فصل طاعون های شرقی

استخوان های شکسته

نردبان های ترقی

روی لب های مُدارا

نقش لبخندی معطل

مهربانی ها خلاصه

کینه ورزی ها مفصل

عرصۀ دل های خالی

دست های ضاهراً پر

بی توقف در تکاپو

خط تولید تنفر

قرن فرصت های فاسد

لحظه های نامناسب

قرن استعفای عاشق

قرن استیلای کاسب

رفته تا اوج ثریا

شاخص سردرگمی ها

درنخاع مهربانی

ترکش نامردمی ها

قرن ترویج حرامی

عرصۀ ایمان انبوه

بی وفایی های واجب

مهربانی های مکروه

رشد روزافزون خنجر

کاهش میزان مردی

نسل مجنونان عاشق

خسته از لیلا نوردی

قرن زردی،قرن حذفِ

ارغوانی ها ،گلی ها

قرن شلیک کلاغان

در گلوی کاکلی ها

موسم نوآوری ها

برگ ریزان بهاری

زندگی های مکرر

مرگ های ابتکاری

قرن از اصلی رمیدن

قرن غلتیدن به فرعی

قرن دین را سر بریدن

با اصول ذبح ِ شرعی

عشق در خط مقدم

پاتک بی وقفۀ نان

وای بر رزم آور دل

بشکند گر خط ایمان

 

نگفتنی ها:

این روزا تو راستۀ ما

حرف عاشقی دروغه

خلوته محلۀ دل

سر عاشقا شلوغه!

سینه سوخته ی اینجا

با لب بسته می خونن:

آبروی عاشقی رفت

عاشقا تو فکر نونن!

کهنه عاشق تو اداره

مثل آفتاب توی ِ سایه س

مرخصی گرفته از عشق

تو نخ ِ گروه و پایه س

دیگه جز به شوق ِ دنیا

نمی شه دلی پریشون

خیلی از حُسنای لیلی

نمی یاد به چشم ِ مجنون!

تلخی فقر و نداری

مشکل ِجهاز ِ شیرین

شما که یه پای عشقین

دست فرهادو بگیرین!

چی بگم ؟ نگفتنی ها

تو دلم یه کوه ِ رازه

فرصت ترانه کوتاه،

سر ِ این رشته درازه !

**********************************

شاعری روی زمین

سیب سرخی را دید

زیر لب فاتحه ای خواند و گذشت !

************************************

تاجری اره برقی آورد

پای یک منظره را

امضا کرد !

************************************

تاجری

مجلس تفسیر        گذاشت

ابتدا

فاتحه بر قرآن خواند !

************************************

شاعری      وارد     دانشکده    شد

دم در

ذوق خود را به  «« نگهبانی  »»داد !

جک واس ام اس عاشقانه (شماره ۲)

سلام عزیزان اینم از سری دوم جک واس او اس های عاشقانه(سری دوم)  

نظر یادتون نره                   نظر یادتون نره                  نظر یادتون نره 

 

 

 

بر سنگ مزارم بنویسید: آشفته دلی خفته در این خلوت خاموش که او زاده ی غم بود و ز غم های جهان گشته فراموش

 

عمیق ترین درد زندگی ، مردن نیست. بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیا موزی.

 

دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی...

 

روزگاریست همه عرض بدن میخواهند همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند دیو هستند ولی مثل پری می پوشند گرگ هایی که لباس پدری می پوشند آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند عشق ها را همه با دور کمر می سنجند خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

 

لپتو بیار جلو 1 2 3 4 5 تا 100 هم بشماری از بوس خبری نیست

 

هنوز در پی جراح زبردستی می گردم که سرنوشت مرا با تو پیوند بزند

 

سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن : رفتم ... رفتی ... رفت... ساکت می شوم، می خندم، ولی خنده ام تلخ می شود. استاد داد می زند : خوب بعد؟ ادامه بده . و من می گویم : رفت ...رفت ...رفت. رفت و دلم شکست...غم رو دلم نشست...رفت شادیم بمرد...شور از دلم ببرد . رفت...رفت...رفت و من می خندم و می گویم : خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است...کارم از گریه گذشته است به آن می خندم .

 

اگر روزی عاشق تو باشم عشقم را به ثابت می کنم و هیچ وقت تنهایت نمی گذارم

 

ای دوست نزن زخم زبان جای نصیحت ........بگذار ببارد به سرم سنگ مصیبت

 

ای دوست بیا غم فردا نخوریم این یکدم عمررا غنیمت شمریم فردا که از این دنیا درگذریم با هفت هزار ساله گان دربه دریم

 

خدایا قلب من غمگینه امشب دلم چون لاله خونینه امشب نمی دونم چرا دست زمونه گل عمر منو می چینه امشب دلم گنجینه غم های بسیار وجودم خسته از تکرار و تکرار دل من دیگه از جبر زمونه شده از زندگی بیزارو بیزار

 

میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد بهت چی گفت ؟جایی که میری مردمی داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم . تو تنها نیستی . توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که همراهیت کنه، ومرگ که بدونی برمیگردی پیشم

 

عشق ان نیست که پیدا باشد عشق ان است که در دل هویدا باشد

 

اشکارا نهان کنم تا چند دوست میدارمت به بانگ بلند

 

دوستت دارم فقط به خاطر دوست دوست ندارم که بگویم دوستت دارم دوست دارم که خود احساس کنی که دوستت دارم

 

ای عشق واقعی چگونه ستایشت کنم در حالیکه قلبت از محبت بی نیاز است چگونه ببوسمت وفتی عشقت در وجودم جاری می شود بگذار نامت را تکرار کنم نامت زیباست دلنشین است چه داشته ای که اینگونه مرا طلسم کرده ای من اینگونه نبودم تو عشق را با من آشنا کردی تو هوای دلم را با طراوت کردی زمانیکه با تو هستم به آسمان به بیکران پرواز می کنم پس بدان دوستت دارم گرچه پایان راه را نمی دانم تقدیم به گلم مجید

 

زندگی هیچ وقت اونجور که فکر میکنی نیست زندگی هیچ وقت باب میل تو پیش نمیره ... ولی همیشه هم توش شادیه هم غم ...تنهایی سردش میکنه باز عشق سرماشو میگیره.. این تویی که مهم ترین نقشو تو زندگی ایفا میکنی تویی که میتونی همیشه گرمش نگه داری و یا اون و از سرما به یخ بشونی....مهم ترین چیز اینه که یاد داشته باشی گذشت کنی ...فراموش کنی ..دوست داشته باشی...عشق بورزی...و تو اغوشت بگیری و طعم شیرینشو خودت بچشی وقتی دلت گرفته یاد بگیری اشک بریزی اونم رو شونه های مهربون نازنینت ... وقتی سردت شد تو غربت تنهایی بپری تو بغلشوخودت و مچاله کنی واونم با دستاش نوازشت کنه ... میبینی شنیدن این حرفها هم ادم و گرم میکنه چی برسه... اما... اما دوری... اما بی او بودن... اما تنهایی روزهارو شب کردن... اما بی او به خواب رفتن.... سخت نیست بلکه طاقت فرساست توی تنهایی دل به غصه دادن مثل پروانه سوختن... بی او اشک ریختن ... و بی همدم خوابیدن.. میبینی چقدر سردت شد منم دارم میلرزم... امید با تو بودنه که نمیزاره سرما غلبه کنه به وجود عشقت روزگار کثیف ...ازت متنفرم...بدم میاد اسمتو رو لب بیارم.. خدایا تنهام نزار بی تو هیچم....

 

همه ما وارثیم وارث عذاب عشق سهم اون کس بیشتره که میشه خراب عشق

 

دوستی انتخاب کن که دلش آنقدر بزرگ باشه که برای جا شدنت تو دلش نخواهی خودت رو کوچک کنی .

 

اگه عشقم حقیره اگه جسم کویره اگه خالیه دستام اگه همیشه تنهام برای تو عاشقترین عاشق دنیام

 

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در غم بسیار افتاد بسیار فتاده بود دلم در غم عشق اما نه چنین بار که اینبار افتاد

 

فریاد برامدیم که گردون لیلا تو ندادهای به مجنون . فریاد برامد آنکه خاموش کم داد اگر نگیرد افزون . خاموش شدیم و رفتیم رفتیم و در میکده بستیم .با خود به سخن چنین نشستیم ما باده نخورده ایم و مستیم. مسجد سر راه از آن گذشتیم بر روی درش چنین نوشتیم در میکده هم خدای بینی با مرد خدا اگرنشینی

 

عشق یعنی خون دل یعنی جفا عشق یعنی درد و دل یعنی صفا عشق یعنی یک شهاب و یک سراب عشق یعنی یک سلام و یک جواب عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز عشق یعنی عالمی راز و نیاز

 

 

وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوست داره. .وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی. وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه. وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته. وقتی چشمات تهی از تصویرم شد به یاد بیار کسی رو که حتی توی عکسش بهت لبخند میزنه. وقتی به انگشتات نگاه کردی به یاد بیار کسی رو که دستای ظریفش لای انگشتات گم میشد. وقتی شونه هات خسته شد به یاد بیار کسی رو که هق هق گریش اونها رو می لرزوند

 

 

اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نمیدم که می خندومت ولی می تونم باهات گریه کنم اگه یه روز نخواستی به حرفهام گوش بدی خبرم کن........قول می دم که خیلی ساکت باشم اگه یه روز خواستی در بری بازم خبرم کن......قول نمی دم که ازت بخوام وایسی اما میتونم باهات بدوم اما............... ......اگه یه روز سراغم رو گرفتیو خبری نشد..........سریع به دیدنم بیا حتمآ بهت احتیاج دارم

 

 

من از نهایت شب حرف می زنم من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم اگر به خانه ی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

 

پلکهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد ، صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون میریزند

 

 

پروردگارابه من بیاموز دوست بدارم کسانی راکه دوستم ندارند ..عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند...بگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند...به من بیاموز لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند... محبت کنم به کسانی که محبتی درحقم نکردند...........

 

 

هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند

 

 

درود بر تمام عاشقانی که راه عشق را پیمودند و عشق را در سینه حبس کردند و حرمت آنرا نگه داشتند... درود بر تمام عاشقانی که عشق را فهمیدند و از عشق به زیباییها رسیدند

 

 

خون که قرمزه رنگ عشقه / اما اشک که بیرنگه درد عشقه

 

سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی / شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی

آه باران من سراپای وجودم آتش است / پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی

 

 

چه غریبانه میگریست آن شب بی تو تکه ابری که سکوت وجودم رو فهمید و

چه غریبانه خندیدم آن روز که بی تو مرگم را فهمید

 

دلم را هیچکس باور نداشت / هیچکس کاری به کار من نداشت

بنویسید بعد مرگم روی سنگ / با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ

او که خوابیده است در این گور / بودنش را هیچکس باور نکرد

 

در ماشین به پیرمردی برخوردم که دسته گل زیبایی را در دست داشت و خوشحال به نظر می رسید در دل به او حسودی کردم که نگاری را می جوید از نگاهم فهمید دسته گل را به من داد و گفت این گلها به کار تو بیشتر می اید مطمئن هستم که همسرم هم بیشتر خوشحال می شه از ماشین پیاده شد و به سوی گورستان بر سر مزار همسرش رفت.

 

روزی از عشق خودم را حلق آویز می کنم و آخرین آرزوی من این است در روی طناب اسم تو را حک کنم تا حداقل در مرگم فکر کنم همیشه در کنارت خواهم بود

 

در همه عالم گشتم و عاشق نشدم

تو چه بودی که تو را دیدم و دیوانه شدم

 

گفتمش بی تو چه میباید کرد ؟ عکس رخساره ی ماهش را داد .. گفتمش همدم شبهایم کو ؟ تاری اززلف سیاهش راداد .. وقت رفتن همه رومیبوسید به من ازدور نگاهش راداد .. یادگاری به همه داد و به من... انتظار سرراهش را داد ..!!

 

عشق شاید زود تو را عاشق و دلتنگ کند اما هرگز تو را سیر نمی کند.

 

به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد

عجب از محبت من که در او اثر ندارد

غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد

دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد

 

مراقب گرمای دلت باش تا کاری که زمستان با زمین کرد زندگی با دلت نکند.

 

گلهای یاس تو باغچه غروبا بونه میگیرن همشون یه عهدی بستن سر خاک تو بمیرن

 

با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف در جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند

 

عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست

تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست

عاشقی مقدورهر عیاش نیست

غم کشیدن صنعت نقاش نیست

 

کاش می شد عشق را ابراز کرد یا که عشق را با سحر اغاز کرد لحظه به لحظه دم به دم ساعت به ساعت خواهمت گر خوشم یا نا خوشم در هر دو حالت خواهمت

 

اگه تو کوچه پس کوچ های دلم گم شدی.دنباله کسی نگرد که آدرس بهت بده چون غیر از تو کسیی اونجا نیست

 

ای نگاهت نخی از مخمل وابریشم.....چندوقتی است که به تو میاندیشم

به تو اری به همان منظر دور......به همانسبز صمیمی به همان باغ بلور

 

میدانی چه می شود وقتی تمام احساساتت و عشقت را جمع کنی و همه را به یک نفر هدیه کنی ..! مایه نشاطش باشی و تمام تلاشت شاد نگهداشتن او باشد . اما او بی اعتنا باشد و بی تفاوت . اینچنین است که لحظه های خاموشی جان می گیرد

 

زندگی دفتری از خاطرهاست ... یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ... یک نفر همدم خوشبختی هاست ، یک نفر همسفر سختی هاست ،چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد... ما همه همسفریم

 

می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی

 

زندگی شهد گل است

میخوردش زنبور زمان

آنچه می ماند از آن

عسل خاطره هاست...

 

آدمک آخر دنیاست بخند

آدمک مرگ همینجاست بخند

دست خطی که تو را عاشق کرد

شوخی کاغذی ماست بخند

آدمک خل نشوی گریه کنی

آن خدایی که بزرگش خواندی

بخدا مثل تو تنهاست بخند...

 

نشنو از نی نی حصیری بینواست

بشنو از دل دل حریم کبریاست

نی بسوزد خاک و خاکستر شود

دل بسوزد خانه ی دلبر شود...

 

 

سه چیز در زندگی هیچگاه باز نمی گردند: زمان، کلمات و موقعیت ها. سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: آرامش، امید و صداقت. سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: رؤیا ها، موفقیت و شانس. سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان واقعی

 

ماهی قرمزه کوچکی هستم در دل شیشه ای تو ........ مواظب باش دلت نشکنه که من میمیرم

 

 

زنها هرگز نمیگویند ترا دوست دارم ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری بدان که درون آنها جای گرفته ای

 

 

مطمئن باش برو ضربه ات کاری بود دل من سخت شکست و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود و به یک قلب لطیف که خیالم می گفت: تا ابد مال تو بود تو برو برو تا راحت تر تکه های دل خود را سر هم بند زنم چه زیبا! گفتم دوستت دارم؛ چه صادقانه پذیرفتی چه فریبنده آغوشم برایت باز شد چه ابلهانه! با تو خوش بودم چه کودکانه ! همه چیزم شدی چه زود به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه! نیازمندت شدم چه حقیرانه! واژگون شدم

 

 

یه مرداب برای بدست اوردن یه نیلوفر سالها میخوابه تا ارامش نیلوفر بهم نخوره پس اگه کسی رودوست داری برای داشتنش حتی شده سالها صبر کن

 

سفیر آمریکا می‌خواسته حال بنده خدا رو بگیره. می‌برتش آمریکا و بهش میگه: زمین رو بکن. بعد از ده متر کندن میرسن به یه سیم قدیمی، آمریکائیه میگه: این یعنی ما صد سال پیش تلفن داشتیم! بنده خدا خیلی بهش بر می‌خوره، یارو و می‌بره شهرشون و یه بیل بهش میده و میگه: زمین رو بکن، آمریکائیه 25 متر زمین رو می‌کنه ولی به هیچی نمی‌رسه! خسته و عرق ریزان به بنده خدا میگه: این یعنی چی؟ بنده خدا میگه: این یعنی ما صد سال پیش موبایل داشتیم!

 

توی آسمون عشقم غیر تو پرنده‌ای نیست روی خاموشی لبهام جز تو اسم دیگه‌ای نیست توی قلب من عزیزم هیچ کسی جایی نداره دل عاشقم به جز تو هیچ کسی رو دوست نداره

 

 

خواستم برای از دست دادنت اشک بریزم ولی دیدم همه ی اشکامو برای بدست آوردنت ریختم

 

هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر